فراموش نکنیم در خانه ای با هفت میلیارد سکنه زندگی می کنیم



فراموش نکنیم در خانه ای با هفت میلیارد سکنه زندگی می کنیم

حدود 270 سال پیش محققی پروسی به نام « یوهان پتر زوسمیلش» اعلام کرد که کره زمین گنجایش حداکثر ۷  میلیارد نفر را خواهد داشت. ارائه این فرضیه  (1741.م) در زمانی که زمین جمعیتی بالغ بر 700 میلیون داشت، به مثابه رقمی نجومی برای بسیاری غیرممکن می نمود، اما گذشت زمان و پیشرفت های صورت گرفته ثابت کرد این عدد چندان هم دست نیافتنی نیست؛ جمعیت جهان نسبت به مبدا این فرض 63 سال بعد (۱۸۰۴.م) به یک میلیارد، ۱۲۳ سال بعد (1927.م) به 2 میلیارد، 156 سال بعد (1960.م) به سه میلیارد و 170 سال بعد (1974.م) به ۴ میلیارد نفر رسید. هم چنین در بحبوحه این رشد سریع، بنا به اعلام سازمان ملل، انسان ها قرن جدید را نیز با گذراندن مرز 6 میلیارد نفر آغاز کردند (تولد یک کودک در شهر سارایوو به سال 1999). علی رغم درستی یا نادرستی فرضیه آقای زوسمیلش در خصوص گنجایش زمین (به لحاظ تامین منابع مورد نیاز)، عدد رویایی و البته هشداردهنده ای که وی در ذهن ترسیم کرده بود، خیلی زودتر از آن چه که خود بتواند پیش بینی کند، به واقعیت پیوست.     
روز دوشنبه هفته جاری (31 اکتبر-9 آبان) سازمان ملل متحد در حرکتی نمادین به مانند سال های 1987و 1999، تولد یک کودک در شهر لنینگراد را مصادف گذشت جمعیت جهان از مرز 7 میلیارد اعلام کرد. به این ترتیب در آخرین رکوردزنی، ساکنان انسانی کره زمین طی زمانی حدود 12 سال یک میلیارد دیگر بر تعداد خود افزودند. البته تاریخ بشری همواره شاهد رشد آرام نرخ جمعیتی خود بوده است، اما نکته آن است که این رشد طی۵۰ سال اخیرشتاب بیشتری به خود گرفته است. معضل رشد زیاد، بدون شک مساوی بیشتر شدن مشکلات بشر خواهد بود. سازمان ملل برای آگاه سازی افکار عمومی به این رشد بی رویه، 11 ژوئیه را روز جهانی جمعیت نام گذاری کرده (11 ژوئیه ۱۹۸۷ جمعیت جهان از مرز ۵ میلیارد گذشت) و از حدود ۴۰ سال پیش نیز برای نخستین بار به سراغ برنامه های تنظیم خانواده و کنترل جمعیت رفته است.
البته ذکر این نکته ضروری است که عمده بار این رشد بر دوش کشورهای جهان سوم قرار دارد. در حال حاضر در توزیعی نامتوازن به همان نسبت که نرخ رشد جمعیت در کشورهای صنعتی منفی می شود، نرخ زاد و ولد در کشورهای جهان سوم رو به فزونی  است (برای نمونه هر زن سومالیایی در طول عمر خود به طور متوسط شش نوزاد به دنیا می آورد). به این ترتیب بنا بر برخی برآورد ها در صورت تا 800 سال دیگر جمعیت برخی از کشورهای اروپایی کاملاً به صفر خواهد رسید، در حالی که در برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی آهنگ رشد خارج از استاندارد است. 
رشد جمعیت به خودی خود مسئله و معضل نیست، مسئله اینجاست که برای این میزان جمعیت، تا چه اندازه منابع طبیعی نیاز است؟ و آیا کره زمین گنجایش پاسخگویی به نیاز این رقم را دارد؟
کارشناسان تغذیه مدعی اند اگر این روند رو تزاید اصلاح نشود، فاجعه قحطی و گرسنگی در بخش هایی از جهان اجتناب ناپذیر خواهد بود. اما در پاسخ به سوال های فوق نگاه های متفاوتی وجود دارد. عده ای با اشاره به روند مصرف در کشورهای توسعه یافته، پدیده گرسنگی را بحث سیاسی دانسته و ارتباطی معنادار میان آن با مشکلات کشاورزی و طبیعی برقرار نمی کنند. این کارشناسان به اسراف آگاهانه مواد خوراکی در کشورهای غربی و بی توجهی ایشان در کمک به کشورهای جهان سوم اشاره دارند. در این راستا «جوئل کوهن» استاد دانشگاه راکفلر نیویورک می گوید که زمین به اندازه کافی غله و گندم برای سیر کردن نه، ده یا حتی یازده میلیارد نفر جمعیت را دارد، اما در بخش هایی از جهان، نیمی از مواد خوراکی، به مصرف حیوانات یا تهیه کود و زباله های ارگانیک می رسند. و در خصوص بی توجهی در کمک به کشورهای جهان سوم نیز می گوید "ما آماری از ۲۱۵ میلیون زن جوان در کشورهای رو به توسعه داریم که مایل به جلوگیری از بارداری هستند، اما نه اطلاعی از چگونگی پیشگیری دارند و نه ابزارهای آن را می شناسند." (دویچه وله، 30 اکتبر)
دسته دوم از کارشناسان نیز هستند که در پاسخی به این سوال های مهم با در نظر گرفتن منابع موجود، آن ها را برای تامین جمعیت کره زمین کافی نمی دانند. شاهدی که برای این مدعا ارائه می شود مرگ و میرهای موجود به خاطر گرسنگی و بیماری ها است. به اعتقاد این عده علی رغم تاثیر سطح فناوری و تولیدات، اساساً انرژی و منابع آبی زمین موضوعی نه سیاسی که طبیعی و گزیز ناپذیر است. در همین راستا حتی پیش بینی می شود کشورهای همسایه به ویژه در آفریقا و خاورمیانه در آینده به جنگ بر سر آب وارد شوند.
هر دو دیدگاه بالا بهره هایی از واقعیت دنیای موجود را در خود دارند و از این رو شاید بهتر باشد در برخورد با مسئله جمعیت رو به افزایش هر دو را مدنظر داشت. اما با این تفاسیر یک نکته و هدف به وضوح در قالب این پرسش خودنمایی می کند که: "چگونه از گسترش و انفجار جمعیت جلوگیری کنیم؟"
در جستجوی این هدف قابل قبول، «ادوارد ویلسون» زیست شناس دانشگاه هاروارد که مبدع اصطلاح «زیست شناسی اجتماعی» به حساب می آید، با خوشبینی معتقد است، باید جمعیت جهان را در حدود ۱۰ میلیارد نفر ثابت نگاه داشت (بی بی سی، 28 اکتبر). به گفته وی این هدف با تمرکز بیشتر بر وضعیت زنان و کنترل بارداری های ناخواسته و هم چنین تمرکز بر افزایش کلی جمعیت شدنی است. وی هم چنین معتقد است برای رفع پدیده مخرب افرایش مصرف باید در تغذیه مردم وضعیت پایداری ایجاد کرد  (البته با حفظ سطح رفاه قابل قبول برای مردم). به اعتقاد ویلسون این اقدلمات باید همزمان با تلاش های محیط زیستی و به ویژه تلاش برای تضمین پایایی اکوسیستم های طبیعی همراه بشود.   
با اندکی تامل می توان گفت پایه هر دو راهکار آقای ویلسون، افزایش آگاهی های عمومی نسبت به ابعاد یک معضل همگانی است. به بیان دیگر فاکتورهای اصلی این معضل یعنی تک تک افراد انسانی خود باید درگیر تلاش برای کنترل مشکل شوند. در این راستا هم چنین نباید انتظار داشت کشورهای در حال توسعه به تنهایی بار حل مشکل را بر دوش بگیرند. زندگی بر روی این کره، فارغ از تمایزات انسان ساخته، معضلی همگانی است و هر انسانی را مکلف به تعهد در برابر آن می سازد. از این رو آقای ویلسون نیز به درستی تاکید دارد که کشورهای توسعه یافته باید ‌با قرار داردن معیاری برای مصرف و توزیع معقول ثروت، الگویی برای سایر کشورها باشند.

منبع:

روز نامه نسل فردا.......چاپ 11 آبان ماه 1390



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, | 13:50 | نویسنده : علی سلطان رضایی |